نزدیک جنگلِ فربلاگ‌ها، هارپی‌ها به لوگوش و برول حمله می‌کنند. بعد فرود اجباری، فربلاگ‌ها به هارپی‌ها حمله می‌کنند و آن‌ها را فراری می‌دهند. برول به فربلاگ‌ها می‌گوید که دنبال مجسمه‌ای شبیه به یک اژدها آمده‌اند. فربلاگ‌ها، مجسمه را گنج خودشان می‌دانند و با خشم به برول و لوگوش حمله می‌کنند.

آن دو بعد کمی جنگیدن، سوار شارپ‌تلون فرار می‌کنند. برول که قدرت مجسمه را حس می‌کند، به غاری که فربلاگ‌ها آن را مخفی کرده‌اند راهنمایی می‌کند. برول به مجسمه دست می‌زند و وارد خواب زمردین می‌شود. برول تظاهر خشم خودش به شکل خرس را می‌بیند و متوجه می‌شود که چرا بقیهٔ اشکال ارواح حیوانی او را ترک کرده‌اند. برول تصمیم می‌گیرد که بر خرس مسلط شود و بقیه اشکال حیوانات به کمک او می‌آیند. در این مدت، لوگوش از بدن برول محافظت می‌کرده. برول بیدار می‌شود و اعلام می‌کند که بت را پاک کرده است. فربلاگ‌ها که از دیوانگی رها شده‌اند، تشکر می‌کنند و به برول می‌گویند که بت را ببرد. برول به فاندرال استگ‌هلم (رئیس دروئیدها) اطلاع می‌دهد که بت را پیدا کرده است. فاندرال به او می‌گوید مجسمه را به تلدراسیل (تاج زمین) بیاورد تا پاکی بت را تایید کند.

دانلود جلد پنجم دنیای وارکرافت به زبان انگلیسی